یه جایگزین برای کامپیوتر
چند روز بود که فاطمه و علی مرتب بازی کامپیوتری می کردند اونهم چه بازیهایی....همشون استرس زا و بکش بکش .استرس و فشار اینقدر زیاد بود که فاطمه که موقع حرف زدن یک کلمه رو چند بار تکرار می کرد.( البته هنوز هم همانطوریه ولی تعداددفعات تکرار کلمه ها کمتر شده) و علی تا آخرین لحظه برای رفتن به دستشویی مقاومت می کرد حتی بعضی مواقع هم ...
چی کار باید می کردم ؟؟
صبح قبل از اینکه عسل و نمک از خواب بیدار بشن اون بازی ها رو پاک کردم وحالا باید یه جایگزین مناسب هم پیدا می کردم .وسایل نقاشی رو آماده کردم وگفتم: می خوام با هم یه الاغ رو نقاشی کنیم .اول خودم کشیدم و بعد از فاطمه خواستم مرحله به مرحله با من نقاشی کنه ، علی هم فقط مدادها رو توی کیفش جمع می کرد و هیچ توجهی به کار ما نداشت .
فاطمه خیلی قشنگ الاغ رو کشیده بود ولی خودش راضی نبود و دوست داشت بهتر نقاشی کنه.
الاغهارو قیچی کردیم و بعد با استفاده از دو تا نی نوشابه که به پاهاشون چسبوندیم یه وسیله ی خوب برای بازی داشتیم که هم حرکت می کرد و هم برای نمایش خوب بود
خلاصه چند ساعت مشغول بودیم و بچه ها هم این کار رو خیلی دوست داشتند چند تا عکس هم از بچه ها و کار دستی هاشون گرفتیم که بعدا به نمایش میزارم .( علی چند دقیقه بعد الاغها رو پاره کرد و داد فاطمه در اومد).
خدارو شکر که تونستم بچه هارو باچیز دیگه ای سر گرم کنم .